
در دنیای باستانشناسی، هر گاه استخوان یا اثر تازهای از دل خاک بیرون میآید، فرصت منحصربهفردی برای بازخوانی گذشته و درک بهتر زندگی انسانهای اولیه فراهم میشود؛ اما گاهی برخی کشفیات چنان غیرمنتظرهاند که حتی دانشمندان باتجربه را نیز مبهوت میکنند. یکی از همین یافتههای خارقالعاده، جمجمه مردی است که ۶۰۰۰ سال پیش سرش توسط یک شیر گاز گرفته شده، اما به طرز معجزهآسایی زنده مانده است. پژوهش منتشرشده توسط باستانشناسان نشان میدهد این مرد نهتنها از یکی از مرگبارترین حملات حیوانات وحشی جان سالم به در برده، بلکه ماهها پس از آن زندگی کرده و نشانههای بهبودی روی استخوانهایش کاملاً مشهود است. این یافته حالا به یکی از جذابترین پروندههای آسیبشناسی باستانی تبدیل شده و پرسشهای تازهای درباره رابطه انسان و شکارچیان بزرگ در دوران نوسنگی ایجاد کرده است.
طبق تحلیلهای صورتگرفته، این جمجمه متعلق به مردی میانسال بوده که در منطقهای سرشار از حیات وحش زندگی میکرده؛ جایی که شیرها نهتنها دشمنی طبیعی، بلکه رقیب جدی برای منابع غذایی به شمار میرفتند. آثار گازگرفتگی روی استخوانها به شکل نیمدایرهای و با فاصلههای دندانی کاملاً هماهنگ با فک شیرهای بزرگ است. شدت فشار نشان میدهد این حمله احتمالاً در نتیجه برخورد ناگهانی یا در جریان دفاع از خود رخ داده است. نکته شگفتانگیز اینجاست که چنین جراحتی در دنیای امروز نیز احتمالاً مرگبار محسوب میشود، اما شواهد ترمیم استخوانها، نشانههای برجستگیهای بهبودیافته و لبههای صافشده، همه تأیید میکنند که این مرد پس از حمله مدت طولانی زنده مانده است.
یکی از مهمترین بخشهای این تحقیق، بررسی نحوه درمان چنین جراحتی در عصر نوسنگی است؛ عصری که در آن نه جراحی مدرن وجود داشته، نه آنتیبیوتیک و نه حتی ابزارهای ابتدایی ضدعفونی. اینکه چگونه این مرد با زخم بسیار عمیق روی سر از عفونت شدید جان سالم به در برده، خود به تنهایی نقطهای شگفتانگیز در تاریخ پزشکی ابتدایی بشر محسوب میشود. دانشمندان احتمال میدهند که مراقبتهای گروهی، شستوشوی پیدرپی زخم با مواد گیاهی و استراحت اجباری طولانیمدت نقش مهمی در بقای او داشته است. وجود همین نشانههای درمان و مراقبت نشان میدهد جوامع آن زمان، برخلاف تصور رایج درباره زندگی سخت و فردمحور، احتمالاً ساختارهای حمایتی قدرتمندی داشتهاند.
اما اهمیت این کشف فقط در زنده ماندن مرد نیست؛ بلکه در اطلاعاتی است که درباره اکوسیستم هزاران سال پیش ارائه میدهد. این جمجمه ثابت میکند انسانهای نوسنگی در مناطقی زندگی میکردهاند که شکارچیان بزرگ، همچون شیرها، حضور پررنگی داشتهاند و خطر حمله حیوانات در زندگی روزمره آنها امری طبیعی بوده است. در واقع، رابطه انسان و شیر در آن دوران بیشتر شبیه جدالی دائمی برای بقا بوده تا همزیستی. از سوی دیگر، زنده ماندن فرد پس از چنین حملهای نشان میدهد انسانهای آن زمان دارای قدرت بدنی، ایمنی و سازگاری فوقالعاده بودهاند؛ سازگاریهایی که امروز در بسیاری از ما به دلیل سبک زندگی مدرن کاهش یافته است.
دانشمندان این کشف را «پنجرهای کمنظیر به رنجها، مقاومت و مراقبتهای انسانی در ۶۰۰۰ سال پیش» توصیف کردهاند. این ماجرا نهتنها روایتگر یک تلاش شگفتانگیز برای بقاست، بلکه یادآوری میکند که داستان زندگی بشر، تاریخ مبارزه با طبیعت وحشی است. اینکه مردی با ضربه دندانهای شیر روی جمجمهاش زنده بماند، نه فقط اتفاقی عجیب بلکه نشانی از پیچیدگی و توان غیرقابلپیشبینی بدن انسان در دوران پیشاتاریخ است؛ روایتی که حتی امروز نیز ما را با ترکیبی از حیرت، احترام و کنجکاوی روبهرو میکند.