کریستوگِنیاتیکوفوبیا چیست؟ ترس از کریسمس و راه‌های علمی مقابله با آن

کریسمس برای بسیاری از مردم جهان نماد شادی، نور، جمع‌های خانوادگی و هدیه است؛ اما برای گروهی دیگر، این روزها می‌تواند به کابوسی واقعی تبدیل شود. پدیده‌ای که با نام نسبتاً دشوار کریستوگِنیاتیکوفوبیا (Christougenniatikophobia) شناخته می‌شود، یک ترس یا اضطراب شدید و غیرمنطقی از کریسمس و تمام نمادهای مرتبط با آن است؛ از چراغ‌های درخشان و موسیقی‌های جشن گرفته تا خرید هدیه، دورهمی‌های خانوادگی و حتی تصاویر بابانوئل. گزارش IFLScience نشان می‌دهد این اختلال نسبت به آنچه تصور می‌شود شایع‌تر است و ریشه‌های روان‌شناختی مشخصی دارد که می‌تواند از فشارهای اجتماعی گرفته تا تجربه‌های ناخوشایند دوران کودکی را در برگیرد.

این فوبیا برخلاف ترس‌های کلاسیک مثل فوبیای ارتفاع یا تاریکی، بیشتر یک ترس ترکیبی است: هم فشارهای ذهنی را درگیر می‌کند و هم بار هیجانی سنگینی دارد. برای برخی افراد، کریسمس یادآور خاطرات دشوار خانوادگی است؛ برای برخی دیگر، خریدهای فشرده، مهمانی‌های متعدد و انتظارات اجتماعی است که اضطراب را شعله‌ور می‌کند. حتی موسیقی‌های شاد و پرانرژی فصل می‌توانند برای فرد مبتلا آزاردهنده باشند. این افراد ممکن است هنگام نزدیک شدن تعطیلات، از جامعه فاصله بگیرند یا به‌شدت تحریک‌پذیر شوند.

روان‌شناسان توضیح می‌دهند که این ترس اغلب در افرادی دیده می‌شود که احساس می‌کنند نمی‌توانند با «استانداردهای جشن» هماهنگ شوند: داشتن حال خوب، شاد بودن، کنار آمدن با جمعیت خانوادگی، یا انجام خریدهای متعدد. در دنیاهایی که شبکه‌های اجتماعی تصویر ایده‌آل‌شده‌ای از شادی و جشن نمایش می‌دهند، فشار برای «خوشحال بودن اجباری» می‌تواند احساس اضطراب را تشدید کند. برخی نیز از نظر اقتصادی تحت فشار قرار می‌گیرند و همین موضوع باعث می‌شود کریسمس برایشان نه یک جشن، بلکه یک یادآوری از محدودیت‌ها باشد.

جالب اینجاست که کریستوگِنیاتیکوفوبیا معمولاً پنهان می‌ماند. بسیاری از افراد به دلیل شرم یا ترس از قضاوت، مشکل خود را آشکار نمی‌کنند. آن‌ها به‌جای صحبت درباره احساسات واقعی‌شان، از دورهمی‌ها دوری می‌کنند یا به بهانه‌های مختلف در جشن‌ها شرکت نمی‌کنند. اما متخصصان تأکید می‌کنند که این فوبیا، مانند هر اضطراب دیگر، کاملاً قابل درمان است؛ به شرطی که فرد آن را جدی بگیرد و راهکارهای دقیقی برای مدیریت آن به کار ببرد.

یکی از مهم‌ترین شیوه‌های درمان، شناسایی محرک‌هاست: چه چیزی دقیقاً باعث اضطراب می‌شود؟ موسیقی؟ ازدحام؟ خرید؟ جمع خانوادگی؟ پس از شناسایی، می‌توان از درمان شناختی–رفتاری (CBT)، تکنیک‌های تنظیم هیجان، تمرینات تنفس عمیق، و مواجهه تدریجی استفاده کرد. روان‌شناسان توصیه می‌کنند افراد بیش از حد خود را مجبور نکنند؛ محدود کردن برنامه‌ها، نه گفتن به برخی دعوت‌ها، و طراحی یک «تعطیلات شخصی‌سازی‌ شده» می‌تواند اضطراب را به‌طور چشمگیری کاهش دهد.

برخی نیز با ایجاد سنت‌های کوچک و خصوصی—مثل یک پیاده‌روی آرام، گوش‌دادن به موسیقی دلخواه یا برنامه‌ریزی یک شام ساده—می‌توانند کنترل تجربه کریسمس را در دست بگیرند. اگر مشکل ریشه‌دارتر باشد، مراجعه به متخصص روان‌شناسی بهترین مسیر است.

کریستوگِنیاتیکوفوبیا شاید نامی عجیب داشته باشد، اما نشان می‌دهد حتی جشن‌های جهان‌شمول نیز می‌توانند برای برخی افراد بار هیجانی سنگینی داشته باشند. شناخت آن، پذیرفتن آن، و یافتن شیوهٔ درست مواجهه می‌تواند به افراد کمک کند فصل تعطیلات را بدون اضطراب پشت سر بگذارند—یا حتی از آن لذت ببرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *